به گزارش آوای ورزش، محمد احمدآبادیان تدارکات شانزده سال اخیر تیم ملی بسکتبال عصر روز گذشته در جمع خبرنگاران حاضر شد و درباره حواشی چند ماه اخیر در فدراسیون بسکتبال افشاگری کرد.احمد آبادیان در این کنفرانس خبری ابتدا خود را فرزند کوچک خانواده بسکتبال نامید و توضیح داد:” حرفهایی که می زنم به این دلیل نیست که از تیم ملی کنار گذاشته شده ام، بلکه می خواهم بی عدالتی هایی که در این فدراسیون اتفاق می افتد را به گوش همگان برسانم. بودن در کنار تیم ملی عشق دوران بچگی من بود اما رفتارهای زننده ای که فدراسیون بسکتبال انجام داد باعث شد که بخواهم درباره یکسری مسائل شفاف سازی کنم.”

 

  • از من خواستند جرم بازیکنان را به گردن بگیرم

تدارکات سابق تیم ملی با اشاره به ماجرای ورود اقلام غیرمجاز توسط بازیکنان به کشور و اتفاقات پس از آن در فرودگاه توضیح داد:” به خاطر سمتی که در تیم داشتم باید به عنوان آخرین نفر از فرودگاه خارج می شدم و همین موضوع باعث شد تا همه چیز را به گردن من بیاندازند. فردای آن روز یکی از اعضای مهم فدراسیون از من خواست که جرم بقیه بازیکنان را به گردن بگیرم و گفت که فدراسیون از من حمایت خواهد کرد. اما روز به روز رفتارهایشان به ضرر من بود. من برای چه باید کاری که نکرده بودم را گردن می گرفتم؟” وی ادامه داد:” فدراسیون به این بهانه که قرار است جلسه ای دوستانه تشکیل شود ما را فراخواند. اما رئیس کمیته انضباطی، دبیر فدراسیون و مدیر تیم های ملی هم در این جلسه حضور داشتند. در همان جلسه بازیکنان اشتباه خود را قبول کردند، اما کمیته انضباطی هیچ کاری انجام نداد و با کنار گذاشتن من در سفر اسپانیا و سپس المپیک خواستند به مردم نشان دهند که من مقصر بوده ام.” وی درباره اینکه گفته شده آوردن این اقلام خواسته حامد حدادی بوده است، گفت:” اصلا چنین چیزی با عقل جور درنمیاد. این منطق آن آدم های ضعیفی بود که فکر کردند چون حدادی در این سفر نبوده و بازیکن بزرگی است نمی توانند او را کنار بگذارند پس تقصیرات را به گردن حدادی انداختند.” احمدآبادی درباره تشکیل دادگاه و حکم برائتش گفت:” من آنقدر به خودم مطمئن بودم که برای این پرونده حتی وکیل هم نگرفتم و بدون وکیل به دادگاه رفتم و حرفهایم را به قاضی زدم. کشفیات پلیس در فرودگاه ۴۶ قلم کالای غیرمجاز بوده است. آیا ۴۶ بطری در یک کوله پشتی جا می شود؟ یا با عقل جور درمی آید که تدارکات تیم ملی بازیکنان را مجبور کند که اقلام غیرمجاز با خود به کشور بیاورند؟ حکم برائت من آمد و بی گناهی من ثابت شد. اما فدراسیون میخواست من را خراب کند.”

 

  • طباطبایی ما را در فرودگاه رها کرد و با تیم جوانان رفت

محمد احمد آبادیان درباره اینکه آیا کسی از قبل از ماجرای اقلام غیرمجاز خبر داشته و بازیکنان را لو داده بودند گفت:” احساس می کنم که شاید کسی پشت این ماجرا باشد. همیشه به خاطر احترامی که به تیم ملی می گذارند چمدان های بازیکنان را بازرسی نمی کنند اما اینبار یک گروه منتظر ما بودند که به فرودگاه برسیم و جالب اینکه یکی از خبرنگاران قبل از آنکه هواپیما در خاک ایران فرود بیاید، در حال کار کردن این خبر بود. پس این نشان می دهد که موضوع از قبل برنامه ریزی شده بوده است.”وی ادامه داد:” همان زمان که ما در فرودگاه درگیر این ماجرا بودیم، رئیس فدراسیون از ترمینال دیگر همراه تیم ملی جوانان به لتونی رفت.اگر این اتفاق برای آقای طباطبایی مهم بود و در کنار تیم ملی می ماند، این قضیه بهتر تمام می شد. ما به شدت مشکل مدیریت داریم و کسی نیست اتفاقات را مدیریت کند. چه چیزی مهمتر از تیم ملی بزرگسالان و المپیک؟ تیم ملی بزرگسالان مهمتر است یا تیم ملی جوانان که نتیجه اش در رقابتهای جهانی از پیش مشخص بود. آیا رئیس فدراسیون باید ۱۵ روز قبل از المپیک تیم ملی را رها کند و با تیم ملی جوانان به لتونی برود؟ کدام رئیس فدراسیونی با تیم ملی جوانان کشورش به مسابقات می رود؟ اگر آقای طباطبایی برای حل مشکل ما می ماند و این جریان را مدیریت می کرد حداقل می فهمید که چه کسی مقصر است تا اینهمه ناعدالتی علیه من انجام نشود.همه می دانستند جریان از چه قرار است، اما همه چیز را به گردن من انداختند. ”

 

  • مقصر درگیری بازیکنان مدیریت ضعیف بود

وی درباره اینکه مقصر اصلی این ماجراها را چه کسی می داند گفت:”به نظرم مقصر اصلی مدیریت تیم ملی بود که نتوانست این قضیه را مدیریت کند. من احترام زیادی برای سرپرست سابق تیم ملی قائل هستم. ایشان آدم بسیار خوبی است و به شخصه دوستشان دارم اما شما نمی توانید از یک دکتر عمومی توقع داشته باشید که جراحی مغز انجام دهد. مدیریت تیم ملی واقعا در سطح توانایی های ایشان نبود. من در طول شانزده سال حضورم در تیم ملی با افراد بزرگی همچون مرحوم نوربخش، آقای مشحون و آقای سررشته کار کرده ام. مدیریت آنها واقعا از هیج نظر با سرپرست این فدراسیون قابل مقایسه نیست. متاسفانه تصمیمات در این فدراسیون از روی منافع شخصی و روابط است نه منافع بسکتبال! این عدم مدیریت صحیح خیلی به ضرر بسکتبال تمام شد و در آینده شاهد خواهید بود که چقدر از همین موضوع ضربه خواهیم خورد.” احمد آبادیان در ادامه خاطر نشان کرد:” مشکل بین بازیکنان از بعد ماجرای فرودگاه شروع شد. اردوهای تیم ملی معمولا حاشیه هایی دارد و ممکن است بازیکنان باهم جر و بحث کنند اما در طول این شانزده سال هیچگاه ندیده بودم که بین بچه ها زد و خورد اتفاق بیافتد. به نظرم این درگیری ها واقعا به دلیل عدم مدیریت صحیح بود. اگر یک مدیر یا یک بزرگتر بالا سر تیم ملی بود هیچگاه شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم.”

 

  • از ایزدپناه شکایت کرده ام

محمد احمدآبادیان درباره مصاحبه ای که محمد مهدی ایزدپناه علیه تدارکات تیم ملی انجام داده بود، گفت:” من برای آقای ایزدپناه ارزش زیادی قائل هستم. ایشان اسطوره بسکتبال و بازیکن بزرگی بوده است.اما آیا آقای ایزدپناه قاضی هستند؟ چرا رئیس فدراسیون به ایشان اجازه می دهد علیه من مصاحبه کند؟ من هنوز محکوم نشده بودم که ایشان مصاحبه کرد و همه چیز را گردن من انداخت. آقای ایزدپناه با ما در سفرها بودند؟ در فرودگاه بودند؟ ایشان شاهد چه چیزی بودند که آن مصاحبه را انجام دادند؟چه کسی اطلاعات غلط را در اختیار آقای ایزدپناه گذاشته؟ من از ایشان شکایت کرده ام و برای این پرونده وکیل گرفته ام. ایشان به جلسه اول دادگاه نیامدند. اما در جلسه دوم بازپرس ۵ روز به من و ۵ روز به ایشان مهلت داد تا مستندات خودمان را ارائه کنیم. من هم حکم تبرئه ام را تحویل دادم. با اینکه از سمت فدراسیون به من فشار آوردند که شکایتم را پس بگیرم اما من از هیچ کس نمی ترسم و تا انتها این پرونده را پیگیری می کنم. اینجور نمی شود که فدراسیون با قدرت کاذبی که دارد این ناعدالتی ها را انجام دهد و ظاهر را آنطور که می خواهد نشان دهد.”

 

  • چرا رئیس فدراسیون در همه سفرها حضور دارد؟

احمد آبادیان درباره نرفتنش همراه تیم ملی به سفر اسپانیا پیش از المپیک توضیح داد:”فدراسیون فکر کرد که دیواری کوتاه تر از من پیدا نمی کند. من را مقصر جلوه دادند و سپس از سفر اسپانیا و المپیک کنار گذاشته شدم. پیش از سفر اسپانیا چیزی به من نگفته بودند و حتی با تیم به فرودگاه هم رفتم. در فرودگاه چمدان به دست بودم که گفتند تو نمی توانی همراه تیم بیایی. برایم جالب بود که آن موقع شب کدام ارگانی تصمیم می گیرد که من نباشم؟ اگر قرار بود همراه تیم نروم چرا زودتر به من نگفتند و مرا تا فرودگاه بردند؟ اصلا در روز تعطیل کدام ارگان وزارت ورزش یا فدراسیون باز است که تصمیم بگیرد من نباشم. یا اگر تصمیم از قبل گرفته شده چرا ساعت ۱۲ شب در فرودگاه به من می گویند؟” وی ادامه داد:” سه سال پیش هم تیم ملی در حالی به یک سفر طولانی ۱۷ روزه به قطر، استرالیا و فیلیپین رفت که فدراسیون به بهانه مشکل مالی بدنساز، فیزیوتراپ، ماساژور و تدارکات را با خود نبرده بود. اما رئیس فدراسیون همراه تیم رفت.مگر می شود که تیم ملی بدون ارکان اصلی ۱۷ روز به بازیهای مهم برود؟ پس چه کسانی خدمات لازم را به بازیکنان می دهند؟ وجود رئیس فدراسیون در این سفرها چه اهمیتی داشت؟ مشکل مالی فقط مربوط به بدنساز و فیزیوتراپ و تدارکات است؟ خود رئیس فدراسیون باید در همه سفرها همراه تیم باشد؟ ”

 

  • طباطبایی و قاسمی ساعت ۲ نصف شب از هتل اخراج شدند

مسئول سابق تدارکات تیم ملی درباره حواشی سفر تیم ملی به قطر برای رقابتهای انتخابی کاپ آسیا و اخراج طباطبایی و قاسمی از هتل محل اقامت توضیح داد:” تیم ملی برای مسابقات انتخابی کاپ آسیا به قطر سفر کرده بود. به دلیل شیوع ویروس کرونا تیم ها باید داخل حباب قرار می گرفتند و این بدین معنی بود که کسی حق نداشت از هتل خارج شود. اما رئیس فدراسیون و مدیر تیم های ملی بدون توجه به این نکته از هتل خارج شدند و در شهر عکس یادگاری گرفتند. مامورین فیبا که مسئول بازرسی قوانین مربوط به رعایت حباب بودند، از این ماجرا باخبر شدند و ساعت ۲ بامداد طباطبایی و قاسمی را از هتل اخراج کردند. در هتلی که ما اقامت داشتیم هشت تیم دیگر هم بودند و با این ماجرا آبرویمان در سطح بین الملل رفت.”وی ادامه داد:” همه فقط به باخت تیم مقابل سوریه توجه می کنند اما کسی نمیبیند که در این تورنمنت چه شوکی به تیم وارد شد وقتی نفر اول و دوم تیم را اخراج می کنند فکر می کنید این ماجرا در روحیه کادر فنی و بازیکنان تاثیر نمی گذارد؟ ”

 

  • به مایک گفتند خودت بلیت برگشت بگیر!

احمد آبادیان درباره علت خداحافظی مایک رستم پور بازیکن تیم ملی از بسکتبال گفت:” من به مایک خیلی نزدیک بودم و ما مثل برادر بودیم. مایک از مسابقات ژاپن مصدوم بود اما هیچ درمانی روی این بازیکن انجام نشد. او به خاطر اینکه المپیک برایش مهم بود و نمی خواست این رویداد مهم را از دست بدهدحرفی از مصدومیتش نزد. روزی که می خواست به اردوی تیم ملی بیاید فدراسیون برایش بلیت گرفت ولی روزی که می خواست از المپیک به خانه اش برگردد به او گفتند که خودت باید بلیت برگشت به کشورت را بگیری. آنقدر شرایط و جو بدی بود که مایک نتوانست ادامه دهد و به دلیل همین رفتارهای فدراسیون بود که تصمیم گرفت از بسکتبال خداحافظی کند.”

 

  • حتی نتوانستند پیراهن حدادی را حفظ کنند

احمدآبادیان با اشاره به استفاده از شماره پیراهن حدادی توسط سالار منجی در پنجره اول رقابتهای انتخابی جام جهانی گفت:”این فدراسیون برای هیچ کدام از اسطوره هایش ارزش قائل نیست. همه جای دنیا عکس و پیراهن بازیکنان بزرگشان را در سالن ها می گذارند و از آنها قدردانی می کنند. اما در کشور ما چطور به اسطوره ها احترام می گذارند؟ مگر حامد حدادی کم برای این بسکتبال زحمت کشیده است؟ من واقعا وقتی شماره پیراهن حامد را تن بازیکن دیگری دیدم خیلی ناراحت شدم. حدادی هنوز خداحافظی نکرده است. دیدید که با زانوی مصدوم هم در المپیک بازی کرد. حتی فدراسیون بسکتبال نمی تواند شماره پیراهن بازیکن اسطوره اش را حفظ کند.” وی در ادامه درباره حدادی توضیح داد:”مگر ما بازیکنی بزرگتر از حدادی داریم؟ حدادی زمانی که از چین برگشت زانویش بدجور آسیب دیده بود و نیاز به درمان داشت. مهمترین کاری که فدراسیون باید انجام می داد درمان حدادی بود. اما هیج اقدامی نکردند. حامد صبح ها در آزادی تمرین می کرد و بعد برای فیزیوتراپی تخصصی تا قلهک می رفت، سپس دوباره به آزادی برمی گشت تا تمرین کند. من احترام زیادی برای فیزیوتراپ سابق تیم ملی قائلم ولی این کار از عهده ایشان برنمی آمد که اگر برمی آمد حدادی مجبور نبود برای درمان تا قلهک برود و برگردد.”

 

  • اشتباهم را می پذیرم

مسئول سابق تدارکات تیم ملی درباره پیراهن حامد حسین زاده و نوشته برعکس پشت آن گفت:” من کاملا اشتباه خودم را می پذیرم که در آن اتفاق مقصر بودم. به دلیل آنکه سالار منجی کار سربازی اش درست نشد، ساعت ۴ بعد از ظهر کمیته فنی تصمیم گرفت حامد حسین زاده را جایگزین کند و به سفر ببرد. ما ساعت ۱۱ شب باید به فرودگاه می رفتیم و من تلفنی با چاپخانه هماهنگ کردم که لباس حسین زاده را تهیه کنند. همه لباس ها قبل از آن تحویل بازیکنان داده شده بود. و من دوباره برای حسین زاده لباس سفارش دادم. خودم هم پیراهن را ندیدم و از تولیدی مستقیم به خانه حسین زاده فرستاده شد. حتی حامد هم لباس را چک نکرده داخل چمدانش گذاشته بود. من قبول می کنم که اشتباه من بوده اما ما ۲۰ نفر بودیم حتی در رختکن هم قبل از بازی با قطر هیچکس متوجه این موضوع نشد. ما ۴۰ دقیقه در رختکن و ۴۰ دقیقه مشغول گرم کردن بودیم و هیچ کس نفهمید که نوشته پشت پیراهن برعکس است. تازه در زمان سرود تیم ملی متوجه آن شدیم. اگر کسی زودتر می فهمید من می توانستم در زمان باقی مانده تا مسابقه مشکل را برطرف کنم. چراکه در آن سالن تجهیزات لازم برای حل این مشکل وجود داشت.اما هیچکس متوجه نشده بود.”

 

  • کارمندان فدراسیون مدام تغییر می کنند

احمد آبادیان در خصوص تغییرات متعدد در فدراسیون بسکتبال گفت:” برایم جای تعجب دارد که چطور کارمندان یک فدراسیون انقدر تغییر می کنند. در طول این چهار سال تنها دو نفر ثابت مانده اند. یکی مسئول امور مالی و دیگری پیمانکار سالن است که خواهرزاده رئیس فدراسیون هم هست. ایشان همیشه در سالن حضور دارد و به کارهای بازسازی رسیدگی می کند. به نظر می رسد برای این فدراسیون بازسازی و رنگ آمیزی سالن مهمتر از مدیریت صحیح و استعدادیابی است.” وی ادامه داد:”همانطور که می دانید چند وقت پیش درگیری لفظی بین سینا واحدی و پیمانکار فدراسیون اتفاق افتاد که باعث دعوت نشدن واحدی به اردوی تیم ملی شد. سوال من این است که اگر پیمانکار نسبتی با رئیس فدراسیون نداشت بازهم بازیکنی را که اینهمه رویش سرمایه گذاری و هزینه شده و به المپیک برده اند، کنار می گذاشتند؟

 

  • بسکتبال خیلی غریب است

محمد احمد آبادیان درباره تبانی هایی که در فدراسیون بسکتبال انجام می شود گفت:”فدراسیون درحال حاضر از کسانی حمایت می کند که چند سال پیش به ماست و دوغ فروختشان! آقایی که صبح ها در دفتر مدیر تیم ملی مشاوره می دهد، شبها به کاندیدای دیگری زنگ می زند و حمایتش را از او اعلام میکند. شما فکر می کنید این تبانی ها بسکتبال ما را به کجا می رساند؟ فکر می کنید چرا درجا می زنیم؟ به خاطر اینکه همدل نیستیم. چند سال دیگر تیم ایران در تورنمنت ها فقط یک شرکت کننده است. با روندی که فدراسیون پیش گرفته، در سالهای آینده حتی در غرب آسیا هم جایگاهی نداریم. این فدراسیون به تنها چیزی که فکر نمی کند کار فنی است.” وی در پایان اضافه کرد:” ایران همیشه ابر قدرت آسیا بوده است اما حالا هیچ آینده ای ندارد. در این چهار سال فدراسیون چه کاری کرده و چه آینده ای ساخته است؟ من به عنوان عضو کوچکی از این جامعه که شانزده سال از زندگی ام را عاشقانه صرف این رشته کرده ام، دلم برای بسکتبال کشورم می سوزد و از مسئولین ورزش خواهش می کنم نظارت بیشتری داشته باشند چراکه بسکتبال خیلی غریب است و به حمایت و توجه بیشتری نیاز دارد.”

 

کیانا شادرو